آرشيداآرشيدا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

آرشيدا بهار زندگي ما

آرشیداجان 12 ماهگیت مبارک

الان ما شمال خونه مامانی و بابایی هستیم آرشیدا کوچولو الان می تونه بایسته و کلماتی مثل ماما و عمه می گه اینجا خیلی خوش می گذره دوست دارم همیشه اینجا پیش مامانی و بابا و دایی های آرشیدا کوچولو باشم    اینم عکسهای شمال     دختر گلم امروز چهارشنبه مورخ 29/4/90 و 25 روز ديگه تولد تو عزيزم . ديگه بزرگ شدي . امروز داشتم فيلم نگاه مي‌كردم كه متوجه شدم آرشيدا رفته داخل اتاقش وقتي وارد اتاق شدم ديدم آرشيدا كوچولو روي تختش رفته نمي‌دونم چطوري رفته؟ اين روزها من و بابا دنبال تو در حال دويدنيم عزيزم 10 مرداد تعطيل مي‌شم و به اميد خدا با هم مي‌ريم شمال.     ...
29 تير 1390

ده ماهگی دختر گلم

    ناناز مامان ده ماهگی سینه خیز می رفت ببخشید مامانی دیر به دیر می تونم به وبلاگت سر بزنم عکسهای زیر وقتی که آرشیدا خانوم آتلیه بردیم     ...
29 تير 1390

هشت ماهگی

عزیز دلم امسال اولین عیدی که پیشمون هستی جمعه ۲۸/۱۲/۸۹ با بابا محسن رفتیم شمال مامان مهری چهارشنبه ساری رفت امسال بهترین عیدی بود که داشتیم اینم از عکسهای سیزده بدر. ...
27 تير 1390

هفت ماهگی

عزیز دل مامان این‌ماه سرم خیلی خیلی شلوغ بود چون دیگه مرخصیم تموم شده بود و باید سر کار می‌رفتم   ...
27 تير 1390

تقدیم به دختر عزیزم

چشم، چشم، دو ابرو، نگاه من به هرسو  پس چرا نیستی پیشم، نگاه خیس تو کو   گوش گوش دوتا گوش، دودست بازیه آغوش   بیا بگیر قلبمو، یادم تو را فراموش           چوب، چوب، یه گردن، جایی نری تو بی من   دق میکنم میمیرم، اگه دور بشی از من   ...
27 تير 1390
1